۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

تسویف

الان چند وقته دارم کارهایی می کنم که نمی خوام . درست مثل اینکه یه نفر دیگه داره به جای من تصمیم می گیره
و من هر شب قبل خواب به کارهایی که انجام دادم فکر می کنم
و به خودم قول می دم که فردا تکرار نشه و فردا دوباره تکرار میشه .
واین داستان ادامه داره . مثل یه سریال . یه سریال تکراری .
و من توی این چرخه گیر افتادم . مثل یه راهروی دایره ای شکل که هرچقدر میرم بر می گردم سر جای اولم .
و من یه جورایی از این وضع حالم داره بهم می خوره .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

فهرست وبلاگ من